جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
ایستاده در میانه
«بهوقت شام» پرسشی را مطرح میکند که گویا خود حاتمیکیا هم پاسخش را ندارد و ازآنجاییکه نمیتواند فیلمش را اینگونه رها کند، به همان ترفند همیشگیاش روی میآورد؛ قهرمان سازی.
پوستهای که هست...
با این حساب، شاید بتوان «بادیگارد» را نقطه پایان تردیدهای مکرر حاتمیکیا و قهرمانهایش دانست و پرونده مواجهه عقل و دل را که در فیلم «از کرخه تا راین» به ملایمت مطرح شده بود و در «آژانس شیشهای» و «به رنگ ارغوان» به تندی، حالا با تکیه بر قطعیت و خشونت تاثیرگذار انتهای فیلم، بسته شده دانست و نقطه پایانی تلقی کرد بر تمامی استدلالهای عقلی و منطقی فیلمساز و آدمهای فیلمهایش.
افسوس
در حال حاضر «بادیگارد» مجموعهای از شعار و متلک روزنامهای به این و آن، و کمی هم سینما است. افسوس...
کم توقع شدهایم!
«بادیگارد» هر اشکالی داشته باشد (که دارد) فیلم گرم و جانداری از آب درآمده که میتوان دوستش داشت یا نداشت.
جدال منطق و احساس
فیلمساز در این فیلم میکوشد تا بین خواستههای نسل جوان و نسل خود که به تعبیر حاجکاظم (یا همان حاجحیدر، چه فرقی میکند؟) توی غار دلشان خزیدهاند یک پل ارتباطی به وجود بیاورد.